همزمان نيروهاي ارتش سوريه نيز با حمايت هوايي روسيه، بر منطقه شرقي حلب پيشروي ميكنند. تخمين زده ميشود كه بر اثر عمليات نيروهاي دولتي سوريه در حلب، حدود 300نفر طي 2هفته گذشته كشته شدهاند. در موصل هم طي يكماه گذشته 600نفر كشته شدهاند. شرايط اين 2شهر بسيار شبيه هم است اما نحوه گزارش رسانههاي دنيا از آنها بهشدت متفاوت است.
در موصل، نيروهاي داعش مسئول تلفات غيرنظاميان هستند. اين نيروها مانع خروج مردم از شهر شدهاند تا از آنها بهعنوان سپر انساني استفاده كنند اما در حلب تصوير ديگري ارائه ميشود. رسانههاي دنيا روي بيرحمي بشار اسد و نيروهاي ارتش سوريه و كشتار غيرنظاميان بهدست آنها متمركز شدهاند. هيچ اشارهاي هم به اين نميشود كه مردم خود ميخواهند در شهر بمانند يا آنها را بهزور نگه داشتهاند.
استفان اوبراين، معاون دبيركل سازمان ملل و هماهنگكننده كمكهاي بشردوستانه اين سازمان، اعلام ميكند كه نيروهاي مخالف دولت در منطقه شرق حلب مانع خروج مردم شدهاند اما سخنان او از سوي رسانهها مورد بيتوجهي قرار ميگيرد. اين، تفاوت آشكار پوشش رسانهاي در موصل و حلب است.
خبرنگاران به موصل پا نميگذارند؛ چرا كه داعش سابقه زيادي در سربريدن خبرنگاران دارد. در شرق حلب اما شرايط متفاوت است. حدود 20درصد از 10هزار نيروي مخالف دولت در حلب شرقي را نيروهاي جبهه النصره، از گروههاي وابسته به القاعده كه اخير هم تغيير نام داده، تشكيل ميدهند اما آنها هستند كه اوضاع را كنترل ميكنند.
جبهه النصره هم بارها خبرنگاران را به گروگان گرفته است. بنابراين خبرنگاران به اين شهر هم پا نميگذارند. بيشتر خبرنگاراني كه جنگ حلب را پوشش ميدهند يا در تركيه مستقر هستند يا در لبنان. به همين دليل، آنها به منابع دست اول دسترسي ندارند و مجبورند اخبار خود را از منابع دست دوم دريافت كند.
اما جاي تعجب است كه رسانههاي بزرگ به راحتي به اخبار و اطلاعاتي كه از مناطق تحت كنترل نيروهاي مخالف دولت بيرون ميآيد، اطمينان ميكنند. آنها ممكن است بگويند اخبارشان را از گروههاي مستقل مستقر در شرق حلب دريافت ميكنند اما فراموش كردهاند كه هيچ فرد يا گروهي بدون هماهنگي با جبهه النصره نميتواند در اين منطقه فعاليت كند.
تقصيري متوجه گروههاي مستقر در حلب نيست. آنها بايد اخبار را آنگونه كه به نفعشان است، منتقل كنند. تقصير اصلي متوجه رسانههاست كه به راحتي اجازه ميدهند خوراكشان از كانال اين گروهها تأمين شود. طي هفتههاي اخير، تصاوير و ويدئوهاي دلخراشي از تلفات غيرنظاميان از شرق حلب در رسانههاي دنيا منتشر شده است اما سؤال اين است كه چرا در هيچيك از اين تصاوير و ويدئوها، اثري از زخميها يا كشتههاي آن 10هزار نيروي نظامي كه در اين منطقه مستقر هستند، نيست؟ اين بهمعناي وجود سوگيري در اطلاعات و اخباري است كه از اين منطقه به بيرون منتقل ميشود.
اين البته چيز جديدي نيست. در سال2003 هم حمله آمريكا به عراق به بهانه از بين بردن سلاحهاي كشتار جمعي صدام حسين بود. آن زمان هم رسانههاي دنيا تنها منبعشان مخالفان دولت صدام بودند. خود اين رسانهها بعدها منابعشان را سرزنش كردند كه چرا اطلاعات غلط در اختيارشان قرار دادهاند. آيا بايد مخالفان صدام را سرزنش كرد يا رسانههايي كه تنها به سخنان آنها بسنده كردهاند؟ همين اتفاق سال2011 در ليبي افتاد. بسياري از مخالفان قذافي اطلاعاتي در اختيار رسانهها قرار ميدادند كه بدون درنگ در صدر خبرهاي دنيا قرار ميگرفتند. بعدها اما نهادهاي حقوق بشري اعلام كردند بسياري از اين اطلاعات غلط بوده است.
در ميان مردم دنيا ولع زيادي براي دريافت خبر از جنگ سوريه وجود دارد. در شرايطي كه امكان حضور در مناطق درگيري وجود ندارد، رسانهها به منابع دست دوم و غيرقابل اطمينان متكي شدهاند؛ منابعي كه يا خود بخشي از گروههاي مخالف دولت هستند يا با آنها همراهي ميكنند.
خبرنگاراني كه به صحنه جنگ نزديك هستند، هميشه هم فريب نميخورند. بسيار اتفاق افتاده كه آنها اخبار و اطلاعات دقيقي مخابره كردهاند اما آنهايي كه در دفتر رسانه نشستهاند تصميم ميگيرند كه چه چيزي خبر است و خبر بايد به چه شكلي منتشر شود. در سال2002 و 2003، خبرنگاران روزنامه نيويوركتايمز، گزارشهاي متعددي در مورد نبود سلاحهاي كشتار جمعي در عراق نوشتند اما گزارشهاي آنها براي هميشه در دفتر روزنامهشان دفن شد؛ چرا كه فضاي غالب اين بود كه صدام تهديدي براي جهان است و بايد حذف شود. قدرتها در سوريه بهدنبال منافع خود هستند.
هم مردم و هم رسانهها بايد به اطلاعاتي كه از عراق و سوريه بيرون ميآيد به ديده ترديد نگاه كنند. در كل در مورد سوريه بهنظر ميرسد ديپلماتها واقعبينانهتر از روزنامهنگاران شرايط را ديدهاند؛ روزنامهنگاراني كه از ابتدا قضايا را ساده ديدند و هميشه نوشتند كه اسد در حال سقوط است. سيمون كوليس، سفير انگليس در سوريه كه سالها در دمشق حضور داشت، سال2011 در گزارشي به دولت انگليس نوشت: «اسد دستكم حمايت 40درصد از مردم را دارد.» سفير باتجربه فرانسه در سوريه هم گزارشي مشابه به پاريس داده بود اما پاسخ روساي او اين بود: «اطلاعات شما به درد ما نميخورد. بشار اسد بايد سقوط كند و سقوط ميكند.»
نظر شما